دقایقی با خدا
بیداری را در خواب تجربه کن خواب را در بیداری خدا را با ابلیس *** پوستواره ای شدی پوسته را رها کن هسته ی دوست داشتن فقط خداست *** خدا به قالب پروانه ای ست پشت پنجره در پرواز پنجره را باز کن گوش شیطان را کر *** دستت را دراز کن پنجره را باز خداست که همیشه پشت پنجره حضور دارد و لبخند می زند *** از خدا مترس خدا که ابلیس نیست که از او می ترسی به گونه ای باش در بودن و عمل … که ابلیس از تو بترسد … که خدا نترسد *** دستنوشته هایم را باد می برد نانوشته هایم را زمان از عشق که غفلت می کنم خدا را شیطان *** به شیطان کوچک درونت بگو همیشه با خدا باشد *** از شیطان مترس وقتی هنوز و تا همیشه دست خدا ترا نوازش می کند *** خدا بزرگتر از آن است که با گفتن ” خدا بزرگ است “ در مخیله ی کوچک تو بگنجد خدا را کوچک کن به هیئت پروانه ای سپس به پرواز پروانه ی کوچک پشت پنجره خیره شو تا بزرگی خدا را دریابی *** آخر شب که خواب می آید به همراهش کلام کم می آید درست مثل دید چشمهامان پیش از آنکه برای خواب ببندیمشن باش تا کلام آخر را … خدا با چشمهای بسته ترا می بیند تو با چشهای باز چرا فقط شیطان را می بینی ؟ مهر...
مطلب کامل