جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

خورشيد

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 13, 2016

چشمه خشكيده را به نظر بازي نشسته خورشيد و خورشيد تيله فرداي تست اگر بتواني *** رامشگران امروز خاموشان ديروزند به ديروزت نقبي بزن به كودكيت گريزي اگر بتواني *** جلادان امروز كودكان ديروزند به خوش باوري _نشسته_ 74 از بند كودكي گسسته از كودكيت اگر به جا مانده چيزي چيزي بگو اگر بتواني *** خاموشان امروز رامشگران ديروزند به تار اين شب زخمه اي بزن اگر بتواني *** سياره هاي سرد اين منظومه ستاره هاي فروزان ديشبند خورشيد را به نظر زدن بنشين اگر بتواني *** پنجره را 75 اگر مي شود به دستي بگشا كه شبان امروز سپيده دمان ديروزند دل چركين از غرابت خورشيد و خورشيد تيله فرداي تست اگر بتواني فروردين 72...

مطلب کامل

كنج بال كبوتر

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 13, 2016

روبه روي آينه خنديدم تصويرم گريست روز كبوتر سپيدي شد شب كبوتر چاهي شد كنج بال كبوتر تنهائيم را پناهي شد *** روبه روي آينه به گريه نشستم تصويرم مي خنديد شب كفتر سفيدي بود روز پر كلاغ سياهي شد *** از آرامش نگاه تو به توفان نشست دلم زمان وزيد و طوفان نوح نرم تر از نوازش نگاهي شد به سبكباري آهي شد *** گفتم: ” هر آنچه بادا باد “ آينه از دستم افتاد تا در پشت آسمان پشت پنجره به چاه خواب نيفتم ماه آسمان شب هفتم به هيئت ماهي شد به شكل گناهي شد تير...

مطلب کامل

بختك

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 13, 2016

از باغ پر شكوفه پرسيدم: آيا بهار آمده؟ شكوفه لبخندي زد *** از پرنده اي كه در قاب آسمان خيالم مي پريد پرسيدم: بالت كو لبخندي زد *** بند بختك خوابم را وا كردم تا فراز شود از من تا تو را بيازارد لبخندي زد *** شكوفه و خيال و تو بختك به بودنم شك كرديد لبخندي زديد فروردين 71...

مطلب کامل

دلتنگي

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 13, 2016

دوبار به راست دوباره به چپ دوبار بر اوج قله ده بار رقص به قله موج راه راست گمشده بود *** پائيز نردبان ترديدي به زمستان مي شود لكه ابر سيب خورشيد را قاچ مي زند زوزه باد زمستاني براي امدن بهار نوحه سر مي دهد تابستاني كه تو را پيدا كردم گم شده اسفند 70...

مطلب کامل

تقسيم

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 13, 2016

براي پرنده اي كه عاشق پرواز بود غنچه اي كه در اشتياق شكفتن سوار غمگيني كه خسته از مبارزه اي شبانه مي آمد تمام تنهائيم را قسمت كردم *** سهم پرنده قفس شد سهم غنچه خزان سهم سوار خسته پنجره اي رو به عشق *** عشق را دوباره ميان پرنده و غنچه و سوار قسمت كردم عشق را دوباره بين آسمان و بهار و پنجره اي گشوده به تنهائي قسمت كردم *** همه چيزم را مي توانيد تكه تكه كنيد و برداريد تنهائيم ولي تقسيم نمي شود اسفند 70...

مطلب کامل

مهتابي

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 13, 2016

به سرانگشت خون چكان گل را نوازش كن اشك را گلابي كن *** با حضورت آسمان ابري را آبي كن *** روزشمار زندگيم شتاب گرفته تو هم / شتابي كن *** بر پر قلم مو رنگ سفيد را بيشتر بنشان آسمان را مهتابي كن دي ماه...

مطلب کامل