جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

کوچه گردی در شب

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 20, 2016

شب دو حرف دارد ساقه ی شبدر سه برگ گل شب بو چهار گلبرگ ستاره پنج پر آسمان بی ستاره ی ابری امشب آبستن بارش بارانی نوروزی ست شب ابری از ستاره تهی ست ستاره اگر بود پنج پر داشت گل شب بو اگر چهار گلبرگ ساقه ی شبدر سه برگ شب اما بجای دو حرف هزار کوچه دارد من هنوز در کوچه ی اول هستم که آسمان چهارمین شب نوروزی آبستن باران است ولی نمی...

مطلب کامل

با حرفهایم راه می روم

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 20, 2016

کنار برو لطفا” دارم از رویایم عکس می گیرم ساعت مچیم از نیمه روز نگذشته هنوز روزِ رفته اما برایم دست تکان می دهد پیش تر از این گفته بودم نور سایه دارد اگر در برابر نوری شدید تر قرار بگیرد اصلاح می کنم “ نور سایه دارد اگر مقابل تو قرار بگیرد”   دستی برای گرفتن دستی برای دادن … دست خدا نه می دهد نه می گیرد فقط نوازش می کند صدای ترقه که می آید برگ گل بر این گلدان می لرزد خنجری به دستم بده خاطرات نخواسته ام را تا خط خطی کنم خیالی نیست هنوز خنده های توخالیت در گلدان خاطره خاک می خورند هزار صفحه و خاطره ی نانوشته را در ذهن خسته مرور می کنم پله پله از پلکان هزار پله بالا می روم ولی هنوز در پلکان آخر اولین پله ایستاده ام   با حرفهایم راه می روم با صدایم از پلکانی به سوی خدا بالا می روم با دستهایم می خندم … با اشکهایم شیشه ی پنجره ی روبرو را تمیز می کنم تا دوباره بارانی که در بهار می آید به هاشورش کشد اسفند...

مطلب کامل

از سر دلتنگی

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 20, 2016

می خواهم آفتاب شوم ابرکینه اگر بگذارد   می خواهم باران شوم ببارم برای اینکه سبزتر از همیشه شوید برای اینکه همیشه سبز بمانید و سبزینه ای دیگر باره اگر چه خودم به زردی می دانم باز … می خواهم به سیاهی شب باشم آلوده اما به خاکستر غروب تا در انتظار فلق بنشینم می خواهم آب شوم دریا نه قطره ای … چقدر تشنه در این بیابان لم یزرع اشک چشمهایشان را بر کف دستانشان برای رفع تشنگی هنوز در کوچه های بی بن بست سرگردانم و هنوز دلم هوای کوچه ای گمشده در شاهراههای کودکی را دارد که دو بن بست داشته باشد از دو سوی و… راه گریزیش نه اسفند...

مطلب کامل

بلور یخی به شکل دلتنگی

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 20, 2016

یک روز پیش از اینکه فصل سرما شروع شود مگر قرار بر این نشد که با هم همه چیز را قسمت کنیم نگفته بودم مگر که سردی دست من برای تو گرمای دستت برای من … از این مقوله بگذریم تو گفته هایت را فراموش می کنی من شنیده هایم را فراموش نمی کنم تو خواسته هایت را فراموش می کنی من بایسته هایم را فراموش نمی  کنم   * * * حدیث دیگری بگذار برایت بگویم حدیث خدا که یخ زد مثل دست های من از حضور نابهنگام سردی پاییز -کفر نگفتم – خدای ترا نمی گویم خدای خودم را می گویم که یخ زده و نشسته به سرما غمناک از اینهمه بی عدالتی که به سرزمین مخلوقش می گذرد و عاشقانه هایش را مرور می کند و آن بالا انسا نها را ورق می زند ترا و مرا دست های یخ زده ام از حضور سرمای نابهنگام پیشانی به عرق نشسته از شرمم را از حضور در بازی زندگی به روزگاری که معیار نه دوست داشتن که پول داشتن است به تسلی نشسته   * * * گفته بودم قبلا شاید دست های من همیشه سرد نگاه تو گرم … دستهای یخ زده ام را میان گلدان بکار و آبش بده بلور یخی خواهد رویید به شکل...

مطلب کامل

بی خیال

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 20, 2016

  سرتو بذار کنار باغچه / خیالت راحت باشه هر زبانه برگ سبز تازه رسته ی چمن می تونه بشه و میشه یه چاقو   دلتو بذار گوشه ی طاقچه / خیالت راحت باشه دلت اونقدر آش و لاشه که کسی ندزدتش   چشاتو ببند / نه واسه مدیتیشن تا اومدن چاقوی چمن زنی رو نبینی یا نیومدن دزد قلبت رو آذر...

مطلب کامل

شکست سکوت

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 20, 2016

یادم باشد بگویم بارش اشک همان شکوفه لبخند است فقط خدا زاویه  اش را به اندازه نیم صفحه چرخانده است   یادم بینداز بگویم عشق همان نفرت است عشق من به خوبی خدا نفرت خدا از پلیدی من   یادم بیاور بگویم سکوت همان فریاد است باژگونه شده تا آرامش شما را بهم نزند   یادم نمی رود بگویم هق هق همان قهقهه است حروفش سر و ته شده بیاد کمتر دارم دومی را اولی را اما بسیار   و دست آخر یادم آمد بگویم امشب عجب باد و بارانی بود نهال خاطره اش را در باغچه خیال شما مي كارم تا اگر نبودم، بجای من و برای همیشه حفظش کنید □ دنبال واژه ی نابی می گردم برای تکرار نام مقدس خدا یافته ام بر زبان نمی آورم بهتر از آنکه یافته ام اگر پیدا کردی از گفتن دریغ مکن   می خواهم نماز بخوانم قبله کدام جانب است من  که در هر شش جهت خدا را می بینم اما نمی دانم خانه اش کجاست منیریه؟ سمت کوه دماوند؟ سلطنت آباد یا جوادیه؟ اگر پیدا کردی از گفتن دریغ مکن   صدای ساز سکوت می آید به همراه بوی یاس صدای سازی دیگر یا بوی گلی دیگر را اگر پیدا  کردی از گفتن دریغ مکن آبان...

مطلب کامل