جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

یلدا بهانه است

نوشته شده توسط به تاریخ مارس 30, 2021

نه دری گشوده می شود نه سایه ی خورشیدی لبخند نه چشمه ای زلال که آینه ای شود تا تصویر خودت را در آن ببینی نه چشم اندازی برای کودکانی که در شب یلدا به دنیا می آیند پس اینهمه خوشحالی و بی تفاوتی چرا ؟ *** بر سر شاخه ی چنار ساقه های نازک برگهای زرد را توان نگهداشتن ندارند تو چرا برگهای کف پیاده رو را لگد می کنی ؟ اما با جاروئی در دست پیاده رو را از برگ خشک و خس و خار جارو می کند تا جائی برای نشستن برگهای خشک تازه باشد آنکه خاری به دل دارد *** وقتی که آمدند قرار بود نه زندانی باشد نه خانه ها را دیواری پس اینهمه قفل و زنجیر و برج بارو برای چیست ؟ *** نخ خاطره ها را به دست می گیرم و طوماری می بافم به بلندای شب یلدا که این پرسش ها را بر آن بنویسم می دانم که پاسخگو و بازتابی نیست *** انار نارسیده به شاخه ی پائیز است و عزاداری جشن شب یلدا                            نزدیک            در کنار هزار پرسش بی پاسخ 28 آذر...

مطلب کامل

سیاه و سفید

نوشته شده توسط به تاریخ مارس 30, 2021

دو چیز می گم که یادت باشه کلاغای سیاه و کفترای سفید دو چیز می گم که به یاد بیاری ابرای سیاه و ستاره های سفید دو چیز می گم که از یادت نره مردمکای سیاه و مرواریدای سفید دو چیز می گم که برای همیشه به یادت باشه تابوتای سیاه و کفنای سفید مهر...

مطلب کامل

غم نان اگر بگذارد ( * )

نوشته شده توسط به تاریخ مارس 30, 2021

پرده آسمانی دیگر بر این پنجره می آویزم غم نان اگر بگذارد زنگ صدایم صوت ستاره خواهد داد غم نان اگر بگذارد ستاره ها را که در قاب آسمان در قلابند آزاد می کنم غم نان اگر بگذارد قرص ماه برای من قرص نان برای تو قرص و محکم پشت پا به تاج و تخت و کاش و بخت می زنم غم نان اگر بگذارد آبان 75        ( * ) عنوان شعر ، وام گرفته از ” غزلی در نتوانستن ” از احمد شاملو است...

مطلب کامل

معصوم هفتم

نوشته شده توسط به تاریخ مارس 30, 2021

برای هوشنگ گلشیری آنکه بهترین است در بهار به آسمان و به جمع عاشقان می پیوندد ” بهار عشق مبارک “ *** با بودنت هنوز خانه را رنگین می کنی با بودنت هنوز شعر مرا آهنگین می کنی با بودنت _ که می دانم برای همیشه هستی _ هنوز بر کتابخانه های هزاره های بعد وقتی که کهکشان برای تو سرود می خواند درد امروزم را که هفدهم خرداد است تسکین می دهی ” بهار عشق مبارک “ *** جاودانه ای به جاودانگی پیوست دلم زخمی شد آن کسی که در رفتن زخم به دلم نشانده به تخت سلیمان نشسته و کلاهش خورشید است و به ” خورشید کلاه ” قصه امشبش می خندد دلم برای کتاب های گمشده ام تنگ است و برای آن شب که « حدیث ماهی گیر و دیو » را تا به آخر برای دوستی خواندم دلم برای عشق گمشده ام تنگ است و آرزوهای خوب بدل به یاس شده در این بهار ” بهار عشق مبارک “ *** از همیشه بیشتری بزرگتری حتی اگر ازدحام خیابان شریعتی تا سه راهی ظفر نبودنت را به تعزیت بنشیند هنوز « مثل همیشه » مثل دختر کوچکی که « عروسک چینی » اش شکسته دلم تنگ است و با هزار شعله اشک که به گوشه چشمم می روید صعود ستاره ام را جشن می گیرم و با گریه می سرایم ” بهار عشق مبارک “ *** برای » بره های راعی گم کرده » پنج معصوم» را به یادگار گذاشتی » معصوم ششم سرزمینت بود معصوم هفتم » خودت شدی » …….. هزار حرف برای گفتن داشتی اگر پنجره ای بسته بود هزار حرف برای گفتن داشتی اگر پنجره ای باز بود در سال های آخر هزاره دوم هزار عشق را خنجر کردی برای باز کردن دمل نفرت و در ماه های اول هزاره سوم خدا که دوستت داشت مثل کبوتری آن قدر روبه رویت پرید که تو را از خود کرد و با خود برد ” بهار عشق مبارک “...

مطلب کامل

سوگ سیاوشان

نوشته شده توسط به تاریخ مارس 30, 2021

نامش هوشنگ است شهرتش گلشیری نام دیگرش احمد است شهرتش شاملو الف بامداد هم می خوانندش مستطیل اول میز کار هوشنگ است مستطیل بعدی منزل احمد *** زمین گر گرفته سیاوشان ابراهیم وار به سادگی از آتش عبور می کنند مرداد...

مطلب کامل