اعدام
آوازی از دهانه رها شد با آهنین پرنده گرمی کوچک … … آن هرسه را اندیشه آن دقیقه چه در سر بود ؟ …. آن کس که برپراند پرنده را وآن پرعطش پرنده که پرزد تا از رود سرخ جاری رفع عطش کند و آن میزبان که روی چوبه کمی لرزید بهمن ۱۳۴۸ ( سال دوم...
مطلب کاملآوازی از دهانه رها شد با آهنین پرنده گرمی کوچک … … آن هرسه را اندیشه آن دقیقه چه در سر بود ؟ …. آن کس که برپراند پرنده را وآن پرعطش پرنده که پرزد تا از رود سرخ جاری رفع عطش کند و آن میزبان که روی چوبه کمی لرزید بهمن ۱۳۴۸ ( سال دوم...
مطلب کاملکبریت های سیاه و سوخته کبریت های زنده ی قرمز *** پروانه های مرده ی پشت پنجره پروانه های هنوز در پرواز باز پشت پنجره *** کفش های خاموش کاشی هائی که هر دقیقه میزبان نقشی کفشی دیگر *** طنین مرگ است این یا طپش...
مطلب کاملپنجره بسته ست تحویل سال از شیشه ی شکسته ی پنجره با صدای ترقه به میان خانه پرتاب می شود *** بجای میوه عکس میوه به دیوار خانه آویزان است بجای عشق عکس قلبی زخمی نان شب را با درد و دروغ و دود … آبی آسمان و زلالی کهکشانها را فراموش کن به سیاهی و سیاهچال فرود تا به آستان رضایت بهار مبارک...
مطلب کاملامشب برای اینکه دو روز بیشتر زندگی کنی یک ساعت از عمرم را به تو می بخشم *** فرداشب برای اینکه دو روز بیشتر زندگی کنی یک ساعت از عمرم را به تو می بخشم *** شبهای دیگر هم برای اینکه دو روز بیشتر زندگی کنی یک ساعت از عمرم را به تو می...
مطلب کاملسند باد قصه هاي هزار و يك شب بند از پا رها كرده درست مثل پروانه اي خيابان پريدن دارد *** چقدر براي گم شدن توان رفتن هست تا به نقطه آخر براي شروع ديگر گريزی شاید باشد از شن و باد و افسانه به سرزميني دیگر *** خس خس سينه نمي گذارد آرام تر بخوابم تا بگويم به نوشتن شعری دلخوشم به شنيدن صدائي معتادم و دفتر خاطره ها را پيش از اينكه باز كنم پاره مي كنم *** دفتر خاطراتت را باز كن نام مرا اگر ديدي خط بزن سند باد قصه هاي هزار و يك شب در تدارك آخرين شب است *** مصرع غمگيني از فروغ را هنوز به دوش مي كشم ترجيع بندي هميشگي است « و اين جهان به لانه ماران مانند است» «همچنانكه ترا مي بوسند» «در ذهن خود طناب دار تو را مي بافند» *** كاشي گلدان را آب مي دهم تا كاشي كنار پنجره مرا آب *** به دنبال گلي هستم و قالب شعري که مصرع آخرش را عشق آب مي دهد و بيت اولش كاشي كوچكي که ترك برداشته اول اسفند...
مطلب کامل