جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

براي مانلي

نوشته شده توسط به تاریخ مارس 31, 2021

 جوباره آبي رنگي  کوه قهوه اي را   شکاف داده  يعني  دوستت دارم    ***   شعاع گرم خورشيد    تاج سرد برف قله را   به آغوش گرفته يعني دوستت دارم  ***   باراني از ستاره    در آسمان احساسم جاري کن   يعني که   دوستم داري  دي ماه...

مطلب کامل

از پنجـره تا خدا و دست (۲)

نوشته شده توسط به تاریخ مارس 31, 2021

كنار پنجره مي نشينم و بازش مي كنم و مي خواهم از تو تا  بيائي هر چه منتظر مي مانم  ………. خبري از تو نمي شود دستهايم را روبروي صورت مي گيرم و دعا مي كنم تا  دو دقيقه تا  دو ساعت تا  دو روز ……………  دو هفته ، دو ماه ، دو سال **** مي دانم كه هيچوقت نمي آئي … … … … براي اينكه دارم احساس مي كنم كه از همان دقيقه اول تا  هميشه كنارم بوده اي ج. شريفيان...

مطلب کامل

از پنجـره تا خدا و دست (۱)

نوشته شده توسط به تاریخ مارس 31, 2021

پنجره را باز كن  خدا را صدا بزني  بگوئي چقدر دوستش داري **** اگر آن قدر كوچكي يا خسته كه دستت به دستگيره پنجره نمي رسد   بازش كني  آهسته خدا را صدا بزن تا پنجره را باز كند تا بگويد چقدر دوستت دارد....

مطلب کامل

نشانه ها

نوشته شده توسط به تاریخ مارس 31, 2021

زهره ی آسمون کو چراغ کهکشون کو … کمی تا قسمتی عجیب امروز عصر زلزله ای کوچک آمد هشداری کوچک برای اینکه خدا را باور کنیم و با مهربانی مهربانتر باشیم *** به ساعتی دیگر به نیمکتی نشسته راه رفتن مورچه ها را دیدم بی هدف و به هر سو ولی گذار پر شتاب مورچه ای از شرق به غرب در خطی مستقیم و بدون انحراف آنقدر تا نهان شود از چشم برایم عجیب بود  *** به ساعتی دیگر هوا که تاریک شد منظره ای بدیع دیدم در غرب آسمان زهره کنار ماه قرار گرفته بود عکسی گرفتم که لرزش دست در آن نمایان است *** یک ربع بعد برای عکس گرفتن مجدد آمدم در همان نقطه از آسمان نه ماه بود نه زهره نه لکه ابری حتی بیاد این قسمت شعر بارون شاملو افتادم …. زهره ی آسمون کو ؟ چراغ کهکشون کو ؟ …. چراغ زهره سرده تو سیاهیا می...

مطلب کامل

دلتنگی ها

نوشته شده توسط به تاریخ مارس 31, 2021

شامه ی ما عجیب عمل می کند  بوی نفرت را از هزار فرسنگی حس می کنیم اما بوی عشق را درکنار نه *** هزار بار گفتم دوستت دارم یکبار برای امتحان گفتم نه از طناب ستبر و هزارپیچ دوست داشتن دل بریدی بر آن نخ نازک نفرت چنگ زدی و حالا در ته دره ی تنهایی منتظری تا هزار بار دیگر هزار باره شود این حدیث *** پر « واز » می کنی که به ثانیه ای دیگر فرود بیایی و بنشینی پرواز کن برای همیشه بسوی لحظه های پر تحرک و جاری و ثانیه های مرده را برای همیشه پشت سر بگذار *** کاش خدا نبود عدالت اما بود … کاش خدا نبود ولی عشق بود … نه اینکه خدا می تواند نباشد همانگونه که بی عدالتی و نفرت که همزاد همیشگی اشرف مخلوقات است … کاش حکمت اینهمه ظلم و ظلمت روشن می...

مطلب کامل