جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

حکایت

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 29, 2016

دو سال از هفده سال گذشت
این دو سال
بیشتر از هفده سال گذشت
دايره ي زندگي
بر مدار زخم و زاري و زوال مي چرخد
***
روزي يك بار
به تصويرم در آينه سلام مي كنم
روزي دوبار
به مغازه دار محله سلام مي كنم
روزي سه بار
به معده ام سلام مي كنم
***
بسيار خوشبختم
و فراموش كرده ام
كه برادرم را براي هميشه برده اند
فراموش كرده ام
كه برادرانم
كه برادرانمان
لبخندشان
فراموششان شده است

 13 شهريور 62

اظهار نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *