برف آخرين شب دي ماه
ببين
چه قدر تو خوبي
و من
چه قدر بد افتاده ام
پنجره را باز كن
تا ببيني همان طور كه از سر شب گفته بودم قرار بر اين است كه
امشب برف بيايد
تا مگر تمام دنيا را سفيد كند
به قدري سفيد
تا به صورتي بزند
***
انگار باور نمي كني كه حتي علف هاي سبز
پس پشت اين بارش
سر سفيد شدن دارند
نه فقط علف هاي سبز
قلب تو حتي
حتي روياي من
***
ببين چه قدر خوبي
كه خنجر خشونت را به گلويم گذاشته اي
و پيش از آنكه خونم را بريزي
به دلدادگي نگاهم مي كني
براي همين است كه قصد دارم كه جايزه اول جشنواره عشق
و نفرت را
به تو تقديم كنم
***
آخر دي ماه است
بوي سبز بهار مي آيد و نيلوفري رقصان
آويخته به شاخه پائيز و برف آخرين شب دي ماه تازه به بارش آغاز كرده است
دي ماه 79