آسمان به ابر نشسته
تختم
كف خيابان است
پايه ندارد
خورشيد مسخره ام مي كند
***
آسمان دارد به ابر مي نشيند
خورشيد
پشت ابر قهقهه سر داده
پايم از لحاف ابر
بيرون افتاده
سكسكه آسمان شرو شده
ماه مي گريد
***
شروع شرشر باران
تخت خواب خيابان را بستم
به پياده رو خزيدم و خوابم برد
42
پيش از سپيده
با لگد عابري
پريدم و ديدم دوباره آسمان به ابر نشسته
شهريور 79