كلاژ
در عمق خواب
به زنگ ساعت مي انديشم
براي لحظه بيداري
***
راهم را يافته ام
در طول خاكي راه
مرواريد برمي چينم
همه نا سفته و بي خريدار
***
عشق
پرنده اي شده
پشت هزاره قفس زنداني
چشمت براي ديدنش
نياز به دستاويزي دارد
***
به ساعت هميشگي صدايم كن
كه باد
مي وزد
تا ببرد
هميشه را
***
مي انديشم
كه يافته ام پر پرنده را
كنار باد
كه مي وزد
مرداد 73