جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

پروانه و خورشيد

نوشته شده توسط به تاریخ مارس 31, 2021

از چشم پروانه

 خورشيد دوست داشتني و باورنكردني است

 از چشم خورشيد

 پروانه

 ***

خورشيد پشت پنجره

 پروانه پشت پنجره

من در خواب خورشيد و پنجره و پروانه

 ***

دوست داشتني چرا نمي شوم

 در چشم ماهي

 -پروانه-

 -خورشيد-

 ***

چقدر وحشت مي كند

 پروانه در طلوع غروب

وقتي فقط مرا پشت پنجره مي بيند

 ***

پنجره خورشيد را مي بندي

 هزار شمع روشن مي كني

 پروانه اما – يخ زده از سرما

 پشت شيشه پنجره

 ***

پروانه خواندن و نوشتن نمي تواند

 پريدن را اما…

 ***

پروانه باش

 كوتاه به زيستن

اما دوست داشتني 

خورشيد دارد غروب مي كند

 ***

نگاهم

در جستجوي كوچكترين خورشيد است

 و بزرگترين پروانه

 ***

چشم پروانه كوچك است

 آسمانش اما

از سياهي خال بالش بزرگتر

 ***

به جستجوي خورشيد باش

 و آفتاب گردان

 و پروانه كه آفتابگردان را

 ***

بال ندارم

 وگرنه

 پروانه مي شدم

براي نزديكتر شدن به خورشيد

 ***

پروانه چشمهايش را

 روي بالهايش نقاشي كرده

 آسمان را آبي كن

خوابت را مهتابي كن

 اگر هنوز

 عاشق رقص پروانه ی پشت پنجره هستي

 آفتاب هميشه است

رهايش كن

 لكه ابر كوچك را ببين

 و عبور پروانه را

 بر قاب پنجره

 پروانه در خيال خود

 فرزانه در خيال خود

 تو اما خيال را رها كن

 زمان گذشت

 پيله خواب پروانه

 پروانه خواب پيله

 من و تو و خدا هم

 خواب يكديگر را

 ***

چند بار حسرت پروانه

 به رنگين كمان

رنگين كمان

به رنگ بال پروانه

 ***

پروانه مي پرد

 خورشيد مي تابد

 شب

 سر آمدن ندارد

اظهار نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *