جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

برف نو برف نو سلام سلام(*)

نوشته شده توسط به تاریخ مارس 31, 2021

برف به ساعت نشسته

عقربه یخ بسته

زمان

تکان نمی خورد

***

 هرم گرما مرا به خواب می برد

تو اما

گناه فقر را

لحافی کن

که از سوزش سرمای امشب رها شوی

***

چقدر راحت است

رها کردن تو در کنار پیاده رو

و آمدن به خانه و خوابیدن

و پیشتر از آنکه بخوابم

شاعر” شوم

تلاش کنم در این شب برفی

کودک ده ساله ای شوم

کنار خیابان

که رویاهایش را

برای گرم شدن دور تنش می پیچد

***

سرما

مثل سال ۵۲ بیداد می کند

و برف به ساعت نشسته

عقربه یخ بسته

زمان

تکان نمی خورد

۱۲/۱۰/۸۶

(*) مطلع غزلی زیبا از الف بامداد

اظهار نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *