جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

مرور خاطرات گذشته

نوشته شده توسط به تاریخ آوریل 1, 2021

می نشینم تا خاطرات گذشته ام را مرور کنم

اب که می گذرد از سر

خاطره که بیشتر از دو تا می شود

پیله ای خیال پروانه شدن دارد

بارانی که خداست

یا خدائی بارانی

و مثل هربار که می خواهی به فراموشی بسپاری

خودت را و بهار را که همیشه است و  باران را که هر شب بر چشمانت جاری می شود

هرگز نمی شود

****

می نشینم تا خاطرات گذشته ام را مرور کنم

می نشینم و گذشته ام را مرور کنم

می نشینم تا  مرور کنم خاطراتم را و فاتحه ای برایشان بخوانم

……

به خدا اعتماد کردم

حتی به شیطان

اعتماد نباید می کردم

اعتماد نباید می کردی

اعتماد نباید می کرد

به تو ؟؟؟؟ نه

ترا نمی گویم

ضمیر سوم شخص مفرد را می گویم

که یا دوستم ندارد

یا مرا از یاد برده است

***

می نشینم وخاطرات گذشته ام را مرور کنم

ببین چقدر به سادگی

شبان گرگ می شود

ولی  به سختی

گرگ شبان

***

می نشینم تا خاطرات گذشته را ورق بزنم

ببین که نگاه من است که کوه را می سازد

و عشق من است که ترا رقم می زند

و انگشتان من است  که این دفتر را

این قصه را

و این عشق را ورق می زند

و عشق من است که ترا می سازد

و تمام جهان را

–         جائی مگر نگفته بودم انگار که عشق همان خداست و خدا همان عشق است ؟ –

اگر نگاه و عشق من نبودند

نه کوه بود

نه تو

****

می نشینم

و خاطره ای را بغل می کنم

« زبان برای تفاهم بود / ولی دریغ / دلیل سوء تفاهم شد »

و خاطره ای دیگر را

« من کوه را شکستم و گفتم / اما تو از شکستن یک تپه عاجزی / در فتح کوه دست تو در کار است / و فتح  دستهای تو / خود مشکلی عظیم تر از کوه »

و خاطره ای دیگر را

« دندان شیریم درد می کند …….. »

تمامشان را بغل می کنم تا بخاک بسپارمشان

نه اعتماد بخود نه گرگ درون نه شبان بیرون

مرا که خسته ترینم

در مرور کردن و بخاک سپردن خاطراتم کمک نمی کنند

تنها صدای لا الله الالله می شنوم می شنوم از دور

با ضرب آهنگ فاعلن مفاعیلن

***

و آخر سر

این منم

که رویروی آینه می نشینم

تا ترا مرور کنم

و خاطرات گذشته ام را

 مرور کنم

و شب را

که از همیشه سنگین تر است

اظهار نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *