به آرامي حضور كرم ابريشم
آه ه ه ه ه
نبايد سكوت اينهمه
طولاني مي شد
يا به قدري كه شكوفه درخت سيب براي به ميوه رسيدن به خستگي بنشيند
يا كوچك آنقدر
كه زير پا گم
تا دوباره براي هميشنه بدنبالش بگردي
آ ه ه ه ه ه
***
آه ه ه ه ه
هزار آه براي شكوفه هاي صورتي سيب
كه رنگ قهوه اي خاك را
به خود گرفته اند
هزار آه تا شكوفه هاي صورتي
به شاخه درختي اما خسته
به خستگي افتاده ام امشب
آه ه ه ه ه
بیا بيابان را براي هم و براي هميشه قسمت كنيم
خاري براي پاي من
خاري به دست تو
دستت چقدر كوچك و دلم چقدر بزرگ
ميان اين بيابان غريب افتاده
آه ه ه ه ه
مگذار سر بخورم
بر این سرسرا
چه سرسرای بزرگ کچکی ست
آه ه ه ه ه
الفباي عشق را چرا چنين به تعجيل خراب مي كني
از اين ستاره به آسودگي فرار كن
اما ستاره مقصدت را قبلاً روي شيشه پنجره نقاشي كن
***
آه ه ه ه
سكوت نبايد اينهمه طولاني باشد
يا شكوفه درخت سيب براي به ميوه رسيدن به خستگي نشسته باشد
يا بقدري كوچك كه زير پا گم
تا دوباره بدنبالش بگردي
آه ه ه ه ه
***
تمام آسمان به چرخش افتاده
تمام احساسم با رقصي غريب در پرواز است
شايد تمام دنياست كه مي چرخد
روبروي مني كه پايم بسته ست
مثل اينكه تمام نمي شود اين رويا
يا بايد به قهقهه اي طولاني سكوت را بشكنم تا تمام سنگريزه ها
باورم كنند
آسمان و زمين و حتي كرم كوچك ابريشم
***
آه ه ه ه
تمام شبم مي چرخد
و باز مثل اينكه تمام نمي شود اين رويا
براي اينكه رها شوم
زير پايم را خالي كن
تا بر كهكشان ديگري بيفتم