نشانه ها
زهره ی آسمون کو
چراغ کهکشون کو
…
کمی تا قسمتی عجیب
امروز عصر زلزله ای کوچک آمد
هشداری کوچک
برای اینکه خدا را باور کنیم
و با مهربانی مهربانتر باشیم
***
به ساعتی دیگر
به نیمکتی نشسته راه رفتن مورچه ها را دیدم
بی هدف و به هر سو
ولی گذار پر شتاب مورچه ای از شرق به غرب
در خطی مستقیم و بدون انحراف
آنقدر تا نهان شود از چشم
برایم عجیب بود
***
به ساعتی دیگر
هوا که تاریک شد
منظره ای بدیع دیدم
در غرب آسمان زهره کنار ماه قرار گرفته بود
عکسی گرفتم که لرزش دست در آن نمایان است
***
یک ربع بعد برای عکس گرفتن مجدد آمدم
در همان نقطه از آسمان
نه ماه بود نه زهره نه لکه ابری حتی
بیاد این قسمت شعر بارون شاملو افتادم
….
زهره ی آسمون کو ؟
چراغ کهکشون کو ؟
….
چراغ زهره سرده
تو سیاهیا می گرده