جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

از پنجـره تا خدا و دست (۲)

نوشته شده توسط به تاریخ مارس 31, 2021


كنار پنجره مي نشينم و بازش مي كنم و مي خواهم از تو
تا  بيائي
هر چه منتظر مي مانم 
 ………. خبري از تو نمي شود
دستهايم را روبروي صورت مي گيرم و دعا مي كنم
تا  دو دقيقه
تا  دو ساعت
تا  دو روز ……………
 دو هفته ، دو ماه ، دو سال
****
مي دانم كه هيچوقت نمي آئي

براي اينكه دارم احساس مي كنم
كه از همان دقيقه اول
تا  هميشه
كنارم بوده اي

ج. شريفيان 4/11/1384

اظهار نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *