برفدانه ها
لحظه ی پیش از طلوع سپیده
سرد ترین لحظه است
در گردش روزها و شبان
…
***
باران
در انتظار مانده
تا تو رنگین کمانی مثل چتر به سر کنی
***
پس از صدا سکوت می آید
از پس پشت سکوت
هزاران فریاد
***
برگی سبزی را
تا پشت پنجره می بینم
حس می کنم هنوز زنده ام
***
اگر امید را رها کنم
آسمان
آجری می شود نشانه به فرقم