چهچهه ای برای تنفس
برای ناهید حیدری –
زخمه ای بر سازی…
جمله ای در کتابی
نقطه ی روشنی
میان قاب سیاه یک نقاشی
و یا تولد یک احساس
به شکل واژه ای در شعری
…..
واژه زندگی
فاصله ی کوچکی است میان تولد و مرگ
کهکشانها
روزی زنده می شوند
در فردایی دیگر می میرند
عاقلان چنین اند
تنها دیوانگان می انگارند
برای همیشه جاودانه اند
***
مدادم به ته رسیده
دیگر نمی نویسد
…
از آغاز تا پایان داستان را گفتم
نوشتنم تنفس کوتاهی بود
برای ادامه ی زیستن
که خاطره ای شود
***
به اول داستان بر می گردم
….
زخمه ای بر سازی
جمله ای در کتابی
یا پرواز کبوتری
…
پرنده آسمان و پنجره
حصاردیوار را حتی هم نمی بیند
برای زیستن و نفس کشیدن
تنها چهچهه سر می دهد
6-7- 91