جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

شب به خیر

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 31, 2016

– شب بخیری برای کسی که من است –


شب به خیر
نیمه شب است
درد هم
مثل همیشه
بیشتر از اندازه
….
دردهایت را گلوله کن و زیر بالشت بگذار
که فردا صبح زود
با آنها
نارنجکی بسازی

***

نه سه سال
نه سی سال
نه سی صد سال
سه هزار سال می شود که گرده پشتم را
به نقش خنجر و شلاق وا گذاشته ام

و در این هزاره ها
درد
چهره ی استخوانیم را زینت بخشود

ولی چه سود
که از سکوی غرور عزیزم
هرگز پایین تر نمی خزم

***

خاک عقیم
ابر عقیم
دستها و خنده های مان عقیم
….
آفتاب باورمان اما
هرگز عقیم نمی شود

***
در جستجوی مسیری وارونه ام
از درختی کهن به نهالی جوان
از نهالی جوان به جوانه ای
از جوانه ای به دانه ای
…..

تا دوباره شکوفا شوم
دانه رشد کند و جوانه ای شود
تا نهالی و درختی

در سرزمینی و به دامن آفتابی
اما
که از فریب و دروغ تهی باشد

4-6-91

اظهار نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *