بیاد ماندنی
آری..
همیشه چنین بوده است …
شبحی را به دوش می کشیم…
که نه همیشه دوست داشتنی تر
و نه بهتر از این
که به یادماندنی تر است
***
یادش همیشه بیاد ماندنی است که شبیه همین را گفته بود :
کلید بزرگ سفید
بر قفلِ درِسیاه می چرخد
…
انگار کن که ملال و رنگینیِ سیاهِ امشب
آخر ترین ترانه
یا آخرین دم است
***
همیشه کلمات
زیر دستانم سر می خورند تا بگویم
نفرت
از بزرگراههای ساخته های شان
بهتر است
و دوست داشتن شاید
گاهی سخنی بی هوده است
***
چه آسان می شود عشق را
زیر پا لگد کنی و به خاکروبه بیندازی
و آهی از سر تنفس یا خودخواهی
از درون سینه سر بدهی
***
خواب
ادامه بیداری است
بیداری
ادامۀ خواب
….
اگر نمی خواهی گوسفندی باشی
ماهی کوچکی شو
بر این آبگیر
که به دریا
هنوز راهی دارد
….
و یا اگر نمی خواهی
باز
در شبی که ماه یه زیبائی
بر آسمان شب
به آهستگی قدم برمی دارد
تو هم
بر چهار راه های آسمانت
سر گردان باش
…..
دی ماه 91