باوری پیچیده در ندانستن
– برای مرتضی برخورداری –
« توضیح : یکی از دوستان بسیار نزدیکم ، هفته پیش در خیابان شیخ بهایی شمالی ، بالا تر از یک مرکز پزشکی ، عکسی گرفته بود . کارتون خواب نه ، که پلاستیک خوابی سرما زده است . سوراخی هم بر…
ای تنفس درست کرده ، یعنی هنوز نمی خواهد بمیرد . تاریخ عکس : ساعت نه و پنج دقیقه صبح دوشنبه . پانزدهم آبانماه یک هزار و سی صد و نود و یک شمسی»
– اخم مکن :
بخند
آتش اخمت
کوه خاطره را و دوست داشتن را
که در آمد و رفت سالها
گم شده
به خاکستر بدل می کند***
بخند
آتش اخمت
کوه خاطره را و دوست داشتن را
که در آمد و رفت سالها
گم شده
به خاکستر بدل می کند***
– چگونه بخندم :
وقتی در این شب سرد پائیزی
کسی که مثل من اشرف مخلوقات است
نه لحافی دارد
نه اجاقی
….
و تا طلوع سپیده
در خودش می پیچد
تا گرمتر شود
….
آنسوترهم کسانی دیگر
برای سوگی هزار ساله
به زانوی غم نشسته اند
***
چگونه بخندم ؟
…
« شب
دیوار را به گفتگو نشسته بود
دیوار هم
شب را
تمام پنجره ها هم بسته »
….
رودخانه نامردمی هم
هنوز در شریانهایمان جاری بود
29/8/1391