جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

تفسیرِ چند خبر

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 30, 2016

آهسته می گویم
….
دیوار و دیو و دریغ و داغ و دروغ و موش و گوش و
باز هم دیوار

***

زندگی زباله ای است
در ساعتِ نهِ شب
که هیچ کس نمی بیند
به زباله اش می افکنیم

***

بالا می رود ، ولی کمی به پایین می آید
ارزش ارز نیست
بالا رفتنِ بی ارزشی است

***

به کشتی بی بادبانی سواریم
در کشاکش موجی بر اقیانوس
برای بر شدنِ طوفان

موجی که گاه به بالا
و گاهی هم به سوی پایین می رود

***
در گرسنگی ات تنها بمان
آنها برای سیر ماندن و ادامۀ جنایت

تنورِ خانه ات را هم
به گلوله می بندند

***

چه دور می شود از نزدیک دید
پرنده ای را
که دانه بر می چیند
و مزدوری را
که زمین سوخته را
بمباران می کند

***

این داستان هنوز ادامه دارد

سر آغاز قصه
نبودن شعور بود
قحطی نان به دنبالش
و اکنون هم
رویای آب

سر انجام
قطع هوا برای نفس کشیدن

***

شب در سکوت می گوید :
هنوز کسانی
پشت پنجره های دیگر بیدارند

تفسیر عشق اما
اگر مجال داشته باشیم
نیازمندِ فرصتِ دیگری است

14-12-91

اظهار نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *