جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

عبور گیج خاطره ای بر کهکشان

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 20, 2016

می خواستم بخندم

خندیدن حرام شد

می خواستم برقصم

ممنوع

می خواستم ببینم

پنجر ه ی روبرویم را بستی

می خواستم بمیرم

امیرزاد ه ی اجل به مرخصی رفته بود…

هنوز می شود بگویم

تمام اشکهایم را

برای همیشه خندیده ام

به سالی نه

به ساعت و دقیقه ای نه

بلکه به زاویه ای کوچک

عبور گیج خاطراتِ تاریکم را

برکهکشانِ کور

کجاوه می شوم

نه گریه ام گرفت

نه خندیدم

نه ماه بر آسمان

نه خدا در دل

 

پلکانِ کوچکی برای پایین رفتن

هنوز بود

پیش از آنکه بگویم تا همیشه دوستتان دارم

پیش از آنکه زندگی کنم تا بمیرم

حرام شده بودم

گاهی به شدت سیاه می شوم

گاهی سفید

که خاکستری شوم

دی 86

اظهار نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *