دوست داشتن یعنی
دوست داشتن یعنی
گلی به دستت می دهم
تا دروازه ای به گلستانی بگشائی
◊
دروازه ی دلت را نشانم بده
دوست داشتنت
کلیدی شده
◊
چگونه دوست ندارم دنیا را
دنیا، بزرگترین شعر خداست
آسمان دلم
با ستاره ی دوست داشتن
پولک دوزی شده
◊
آینه های موازی
دوست داشتنم را
وسعت می دهند
◊
دوست داشتنی
چرا نمی شوم
در چشم ماهی؟
◊
عقربه که تندتر می چرخد
دوست داشتنم
گُر می گیرد
◊
از من مرنج
تلاش کن…
دوستت بدارم
◊
صدای بارش باران
نمی گذارد بگویم
دوستت دارم
◊
از درخت دوست داشتن
اگر می توانی
پيچک ترديد را جدا کن
◊
درخت تنهائیم را
با دوست داشتن
تزیین کردم
◊
همه چیز گران و سخت شده
دوست داشتن فقط
ارزان است و ساده
◊
تا گل محمدی حسد نورزد
دوست داشتنت را
پنهان کردم
◊
حس دوست داشتن
به قشنگی دوست داشتن نیست
◊
تا دوستش نداشتم
ندانستم
که دوستش دارم
◊
چون دوستت دارم
سخت ترین کلام
“ دوستت دارم” گفتن است
◊
دلت می خواهد
دوست بداری یا دوستت بدارند
اگر می خواهی دوست بداری
دوستت دارم
تير 86