جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

تنهائي و غروب

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 20, 2016

مردي كه در غروبش تنهاست

مردي كه در سكوتش ديگر فريادي نيست

با گامهاي پر تزلزل هر روزه اش

پس كوچه هاي خاكي و خلوت را

طي مي كند

مردي كه سايه اش

به درازاي روزهاي كسل كننده رسيده است

مردي كه سايه اش

در عمق خاك تيره رسوخ كرده است

در انحناي تپه ي كم ارتفاع

تنها تر از صداي  نی لبكي

در ازدحام خيابانهاست

فروردين 51

 

اظهار نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *