جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

پارادكس

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 19, 2016

براي مصطفي اسلاميه

 

شعري نانوشته ام

پاره كاغذي سفيد اگر بشوي

دستم را گرفته اي

***

نيمي از روياها

فريبنده اند

ادامه فريب

رويايي ديگر

مثل روز و شب

درآمد و شد

ادامه فريب و رويا

فريبي ديگر

روياي من آزادي ست

هميشه آزادي اين چند روز اول بهار

فريبم داده و مي دهد

روياي من خداست

شيطان هنوز مثل هميشه

به فريب نشسته است

***

دنيا دو نيمه است

نيمي خدا

نيمي شيطان

آلوده پارادكس

آخر داستان مي خواستم بگويم

وسط داستان هم مي شود گفت:

دنيا دو نيمه است

نيمه راست

دروغ

نيمه چپ

راست

و به راستي قسم مي خورد

***

به جاي سنگفرش و كاشي

فريب بر كف رويا افتاده و بر كف خيابان و بر كف كوچه و بر كف خانه

رويا فريب مي دهد

فريب

طرح روياي ديگر در سر دارد

فروردين 79

اظهار نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *