جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

سايه اي هست

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 19, 2016

سايه اي هست كه با من مي آيد

سايه اي هست كه اين كوره ره خاكي را

روز و شب با من مي پيمايد

مي گريزم

مي آيد

مي پايد

_

فصل تابستان

سايه اي هست كه در لاي هواي گرم

از مچاله شدنم

مانع مي گردد

در زمستان

سايه اي هست كه از رويش من مي كاهد

او ، چه مي خواهد

_

مرغ شومي ، يا خجسته مرغي

ديرگاهيست كه مي دانم

بال بگشوده بالاي سرم

ليك من

بيم دارم كه به بالا نگرم

بيم دارم كه به بالا نگرم ، اما

خوب آگاهم

عاقبت

سايه اي هست كه من را خواهد پوشاند

شهريور 48

اظهار نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *