جـواد شریفیـان

سایت اشعار و دیگر آثار هنری

با خودم هستم ( پنج )

نوشته شده توسط به تاریخ جولای 19, 2016

سلام

سلام

جواب سلامم را نمي دهي

ندادي ندادي

هيچوقت هم نخواهي داد

تكرار اين شب و اين سلام

مگر كجاي سرماي جهان را

گرم مي كند

با تو نيستم

با خودم هستم

***

مثل ماه

ماهي

مثل بركه

بركه

مثل خدا

خدائي مي كني

هر دو سال

از دو روز كوچكتر شده

سه سال ديگر

سه روز ديگر سر مي رسد

به چشم سر مي بينم كه آمدنش شتاب گرفته

و پنج سال ديگر

كم يا بيش

به قايق نيستي سواري

با تو نيستم

با خودم هستم

***

چند بار ميان جادوي كلام افتادي

عشق

حرام است

دوستي

حرام

يگانگي

حرام تر

هر چند بار دلت مي خواهد به ناله بخند

ناله زندان را

گلستان نمي كند

زندان زندگي

گلخانه نيست

با تو نيستم

با خودم هستم

اظهار نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *