ستاره هاي عاشق 2
روز و شب
ستاره و سياهچال
خوب و بد
هميشه و هرگز
جايشان عوض شده
***
از آسمانم دروغ مي بارد
آسماني ديگر را در دستم بگذار
براي اينكه آسمانم ديگر آسماني نيست
سياه سياه سياه است
***
ستاره هاي عاشق
بر مدار دوست نداشتن سرگردانند
من اما
اين سوي چراغ قرمز
متوقف مي شوم
تا از عابر كنار خيابان بپرسم:
ستاره هاي عاشق كجا هستند؟
***
دست به زنبيل خاطره مي زنم
پر شده
دست به زنبيل دوست داشتن
خاليست
دست به گيره پنجره
باز كه مي شود
باد هميشگي است كه به داخل مي آيد
سرد است
نه عشق را به همراه دارد
نه ستاره هاي عاشق را
ستاره هاي عاشق
بر مدار نفرت
سرگردانند
آبان 77