جشن
دو سال از هفده سال گذشت دو بار هفده سال گذشت *** دايره ي زندگي بر مدار زخم و زاري و و زوال مي چرخد 20 شهريور 62
مطلب کاملدو سال از هفده سال گذشت دو بار هفده سال گذشت *** دايره ي زندگي بر مدار زخم و زاري و و زوال مي چرخد 20 شهريور 62
مطلب کاملقطرات آب به آهستگي فرو مي ريزند از شاخه هاي بي شكوفه لحظاتي پس از « باران » *** قطره هاي خون هم دقايقي چند پس از « آتش » 26 شهريور 62
مطلب کاملگل مرگ چهار گلبرگ دارد به نشانه چهار ميخ بر چهار بازوي صليب گل مرگ چهار گلبرگ دارد به نشانه چهار گوشه تابوت و چهار ديوار اطاقم كه تابوتي مجلل است مزين به فرش و مبل و تابلوهاي ديواري گل مرگ چهار گلبرگ دارد به نشانه زنگ ساعت در ساعت چهار صبح چهارشنبه در ساعت بيدارباش دژخيمان در چهارراه ها نيز تنها صداي مرگ است كه گوش را مي آزارد آذر 51...
مطلب کاملايرانم با تيغ آخته چهل بار خونم را مكيده اند با اينهمه با اينكه سالخورده ام هنوز سر پا هستم اسفند 67...
مطلب کامل